*((آغاز یک پایان))*
"شام هجرت توازمن" "شب آخرین من بود"
"باهجوم رفتن تو" "بی کسی ندیم من بود"
"شب.شبه.ناسور ظلمت" "شب.شبه.عصیان غم بود"
"فصل آغازعبورت" "موعد پایان من بود"
"فصلی که بی توشکستم" "فصل بی سخاوت من"
"فصل تبعید ستاره" "از تو صحن ظلمت من"
"شبی که تو آسمونم" "رویت هلال غم شد"
"سلطه ی شوم سیاهی" "بستر زوال من شد"
"روزه ی سرد سکوتم شده از ترانه لبریز
واژه واژه ته کشیدم توی قتلگاه پاییز
بعد معراج حضورت تو خودم به گل نشستم
با عبورم از شقایق حرمت باغو شکستم
"بغض این صدای زخمی" "از تب تو یادگاره"
"مث خطای تو جاده" "بی کسیم ادامه داره...
"کاسه ی عمر حضورم" "که شده حریص طغیان"
"به ته قصه رسیدم" "مث اغاز یه پایان"
"توی وحشت از پریدن" "رو خودم قفس کشیدم"
"چیزی جز سایه نداشتم" "از تن خودم بریدم"
با اینهمه باز تو میتونی به این شکسته جون بدی
حکم حصرو بشکنی وجودمو به دست آسمون بدی
یا که با افسون چشات به این صدا نفس بدی
تو میتونی به رگ خشک غزل// به این ترانه جون بدی*
*ترانه سرا:کسری مهرگان*
KasraMehregan021@Gmail.com