ای کاش جاده ای بود سبز و هموار"برای رفتن"به خاطرات گذشته
جاده ای نه از تبار فاصله ها و نه از قماش کوچ...
نه در خواب....که در بیداری...
امروز:تمام جاده ها به نرسیدن میرسند...
پایان هرجاده"آغازیست برای پایانی دیگر...":
بی بها" بی رهگذر...
ای کاش میانبُری بود برای رسیدن به خاطرات دیروزی که:
روزی حریص تصویر فردایش بودیم
و اکنون فرداییست که دیروز منتظرش بودیم.
و امروز خاطرات فردای ماست...بی هوا تر از کنون.
امروز گذشته ایست"که فردا آنرا یاد خواهیم کرد..
ای هم آسمان:امروز خاطرات فردایمان را زیبا بساز"
شاید"..."شاید":فردا جهانی باشد که آسمانی در آن نیست.
آسمانی نیست:و خورشیدی نیست"
خورشیدی نیست وپس ابری نیست"و بارانی نیست"
بارانی نیست که خاکی نیست
خاکی نیست و رویشی نیست و نهالی نیست؟!
پس ثمری نیست. که"ثمری نیست و غذایی نیست"
غذایی نیست:پس زندگی نیست
چه تلخ است که آغاز پایان ما"
رسیدن به آذوقه ایست"که جسم مارا ارضاء کند
"تا: رویمان سرخ تر شود.
پس ای هم آسمان: خاطرات فردایمان را آسمانی تر بساز"
شاید فردا بر روی زمین:آسمانی نباشد...
و کبوتران :قهرمانان خیالی افسانه ای باشند:
: دندان گیر تر از کلاغی که آنقدر رفت تا" به نرسیدن رسید
افسانه ای بر لبان مادرانی که با آه و حسرت"
در بستر زمینی بی آسمان
آنرا در گوش کودکانی زمزمه میکنند:
که ما " امروز" فردایشان را میسازیم.
پس ای هم آسمان...:فارغ از فردایمان"...
خاطرات فردایشان را زیباتر بساز.
که هر قطره در بستر خاک:
مژده میلاد جوانه ایست که روزی:"...
دود از کُنده آن برخواهد خواست
راستی :!!!؟" اگر آسمانی نباشد" خدایی هست؟؟!!
((کسری مهرگان...