ترانه نوین

گزیده عاشقانه های کسری مهرگان به کوشش((هانیه سالاری))

ترانه نوین

گزیده عاشقانه های کسری مهرگان به کوشش((هانیه سالاری))

۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

                         ((رحلت غزل))

به آن بانی دلگفته های من:


"همسفر.تو رخوت ثانیه ها.ببین چه ساده باتوام"

تو هجوم ممتد اینهمه نیرنگ و دروغ

نازنین من ببین.چه صادقانه باتوام

توی قتل عام واژه های مظنون به عشق...

توببین تو شام رحلت غزل.چه شاعرانه باتوام

توی شب نشینی گلواژه های شبزده

نه قصیده..نه غزل..که با ترانه باتوام...

(با تو شونه های بیستونو پرپر میکنم)

(وقتی دستای نجیبت بامنه)

(واسه این مهاجر غربت نشین)

(هرجاکه عطر تو باشه..وطنه)

(با تو شونه های بیستونو پرپر میکنم)

وقتی آغوش تو تکیه گاهمه)

واسه این چله نشین سایه ها)

حرم دامن نجیبت قتلگاهه ماتمه)

واسه ی تن تشنگیهام.مث آوار بارونی

بیا پروازو معنا کن"واسه این مرد زندونی

بگو بامن..نگار من...از این سردر گریبونی

جواب این معما رو.. نه میدونم...نه میدونی

مدد کن بانیه بارون"طهارت کن منو از من

منو خیس حضورت کن"به تعمیدم بزن دامن

بذار این بذر بارونی"تو خاک تو تناور شه

شاید شعر سکوت من...با دستای تو پرپر شه

مصادف شد عبور تو.با میلاد سقوط من

شب خاموش شبگردی...شب شعر سکوت من

تو این کابوس عالمسوز"تبه تفسیر رویا باش"

یه میراث از دل دیروز"گریزی رو به فردا باش

طلوع سبز رویا باش.منو از سایه ها بردار

من از تبار بارونم.منو به خاک شب نسپار

نازنین همترانه...ما که از..یه آسمونیم

حیفه با آهنگه غربت..شعر تنهایی بخونیم

توی این دنیای کوکی..با هم و از هم جداییم

با حکایت شکستن..واژه واژه همصداییم

مث گلبرگ شقایق..توی حصر شاخه هاییم

با حکایت شکستن..واژه واژه همصداییم...

ترانه سرا:کسری مهرگان


دارای کد ثبت از وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی

بوسه ی شعری به ما عطر جوانی هدیه کرد

یاد ایام تو را در سینه ی ما زنده کرد

یاد آن آوار شب کز موی تو دارم به یاد

یاد آن شیدای و دلبستگیها یاد باد

یاد آن شب زنده داری تا سحر

یاد باد آن شام و شبهای دگر

من زائری شتابان در محشر بیابان

چون ابر تن شکسته.در انغریب باران

در حصر نا امیدی.بی تاب و دلشکسته

چون نغمه ای که بار از.خاک غزل گسسته

اندر سلوک کویت.ناگه به من رسیدی

 با اعجاز گیسوانت.بر کام من دمیدی

آندم که خاطرم بود.دربند نا امیدی

با دشنه ی نگاهت.افسار غم بریدی

در گستر خیالم.یکباره قد کشیدی

کهنه نهال غم را.از من به خنده چیدی

صد ماه سر نهفته.در صحن مُلک رویت

صد زاغ خفته در شب.در پیچ و تاب مویت

فیروزه ی دوچشمت..چون لاجورد باران

حریم دامنت ار..درگاه سایه ساران

دوش از سفیر باران.در باب تو شنفتم

از هر حریر مویت..دُرّ ترانه سفتم

آندم که راز دل را.در خلوتم نهفتم

در عزلتی نشستم..تا این ترانه گفتم.

هر دم..به لحظه..گاهی..یاد مرا به سر کن

حالِ نذارِ ما را.در دامنت دگر کن.

یک جرعه.طُرف ما تاب.خورشیدک خیالم

تا قرص ماه رویت..روشن کند جمالم.




   دلگفته های شبگرد برزن تنهایی

  
    آن نازنین همیشه بیدار"حماسه ساز غریب در وطن

                        *((ایرج جنتی عطایی))*


مرا به خانه ام ببر"


دریافت

                                         "((جاده خواب))"


واژه واژه جونمو از من بگیر"

اما تو.ترانه هامو خط نزن"

تب آوار حضورتو بریز"

رو تن گلواژه های شعر من"